کد مطلب:286617 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:277

تحلیل حقوقی در کلام استاد
نگارنده مرقوم می دارد: دلیل هشتم ایشان مبتنی بر امری است كه حقوقدانان و جرم شناسان در كشف جرایم به آن تكیه می كنند. و آن این است كه ارتكاب خلاف (جعل، خیانت، قتل و غیره) علاوه بر عنصر مادی (نفس واقعه) و عنصر قانونی، نیاز به عنصر معنوی (سوء نیّت) هم دارد. اگر در بررسی ها مشخص شد كه انگیزه ای وجود ندارد، احتمال تعمّد در ارتكاب خلاف، مردود می گردد.

مثلا قتلی توسط شخصی واقع شده، قاتل می گوید: قتل در اثر خطا و اشتباه به وقوع پیوسته است، امّا اولیاء دم ادعای عمد دارند. در اینجا دادرسان تحقیق و كارشناسان جرایم، سوابق قاتل و مقتول را از ابتدای آشنایی قاتل و مقتول به طور دقیق بررسی می كنند؛ هرگاه ثابت شد كه غیر از دوستی رابطه دیگری در كار نبوده و هیچ كس از نفوذ حقد و حسد و مشاجره و تنازع و مخاصمه مادی و معنوی آنان خبر ندهد، عنصر معنوی جرم كه سوء نیت می باشد منفی اعلام می گردد. در نتیجه، حادثه قتل از چهره عمدی بودن خارج می گردد.

درباره حدیث جمكران، انگیزه جعل، جز گرفتن حدود صد متر زمین از حسن بن مسلم جمكرانی، توسّط شخص صالحی به نام حسن بن مثله، چیز دیگری به نظر نمی رسد. احتمال این انگیزه به قدری موهوم است كه قابل اعتنا نیست، زیرا در متجاوز از هزار سال قبل و در محدوده یك روستا، صد متر زمین ارزشی نداشته است تا كاروانی متشكّل از حسن بن مثله در جمكران، و عالمی به نام سید ابوالحسن الرضا در قم، و صاحب كتاب مونس الحزین، و جمعی از بیماران و حاجتمندان قم و فرزندان سید ابوالحسن، دست به دست هم بدهند و با جار و جنجال برای گرفتن صدمتر زمین به نفع یك مسجد غوغا به پا كنند.

بنابراین؛ أصالة الصحة در نقل جاری می شود، و به احتمال واهیِ جعل و تزویر اعتنا نمی گردد.